تاریخچه ی کامل خط میخی

سرآغاز

   وقتی خط میخی با ظاهر بسیار عجیبش برای نخستین بار توسط بومیان دیده شد، هیچکدامشان فکر نمی کردند که این خطوط مثل میخ، دریچه هایی هستند رو به گذشته های دور. خط میخی ، سیستم کتابت رایج در سراسر خاور میانه ی باستان بوده است و شاید مردمان عهد قدیم به آن میخی نمی گفتند. در اصل ریشه ی این نام را باید در زبان لاتین و زبان فرانسوی دوره ی میانی دانست که از لغت "گوه شکل " برای نامیدن این خط در قرن  هجدهم میلادی استفاده کردند. در این مقاله به نخستین باری که این خطوط بدست محققین اروپایی رسید اشاره می کنیم و داستان پر فراز و نشیب خلق، توسعه و گسترش و نابودی این زبان را بررسی خواهیم کرد.این خط در هزاره ی سوم قبل میلاد نقشی کلیدی در ایجاد تمدن های بزرگ و نیز ارتباط آنها با یکدیگر داشته است. پس فهمیدن آن می توانست کلید ورود به حداقل ۵ هزار سال پیش باشد و فهم زندگی مردمانی که جز ویرانه هایی بجای مانده از آنها در دستمان نیست.

 

خاستگاه خط میخی

   ریشه ی این خط را شاید بتوان در اواخر هزاره ی چهارم قبل از میلاد جستجو کرد، در آن زمان سومری ها صاحبین تمدنی بودند که در جنوب میان رودان و دماغه ی رود فرات ساکن بودند، سرزمینی که آنرا کلده Chaldea می نامیدند. گرچه هیچ اطلاعاتی در دست نیست که این مردمان  واقعا نخستین ساکنان این سرزمین و یا مبتکران خط میخی باشند اما در حال حاضر این سبک نوشتار را بدانها نسبت می دهند.

قدیمی ترین اثر ثبت شده از نخستین نمونه های خط میخی سومری ها مربوط به لوحی گلی است که در شهر باستانی اوروک URUK  پیدا شده است. نام دیگر این شهر وارکا یا ورکه است که در شرق بستر کنونی رود فرات و در یک کانال خشک شده ی باستانی در ۳۰ کیلومتری شهر سماره در عراق امروزی واقع شده است. نام اوروک در کتاب مقدس ارک بوده و یافته نشان می دهد که این شهر از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد تا حدودا ۵۰۰ پیش از میلاد به صورت مستمر شاهد شهرنشینی بوده است. در حماسه ی مشهور گیلگمش آمده است که گرداگرد این شهر را دیواره هایی مستحکم ساخته بودند که نقش حفاظت از شهر را بعهده داشتند. خدایی که در این شهر پرستیده می شده نامش " اینا " یا همان خدای عشق است. هزاران لوح گلی یافت شده از این شهر نشان از اهمیت بسیار زیاد این منطقه در دنیای باستان دارد. شهر اوروک در اصل از دو کلونی شهرنشینی با نام های کولابا و ایننا تشکیل شده بود، به مرور این دو کلونی با هم ترکیب شده و نقشی واحد را شکا دادند. دو پرستشگاه نیز در این شهر وجود داشت که یکی برای پرستش خدای آسمانها آنو و متعلق به کلونی کولاب ها و دیگری به نام اننا که وقف خدای ایشتار شده است. در داستان تیامات و مردوک در مورد خدای آنو صحبت کرده بودیم که نشان می دهد رد پای این خدا تا دوره ی آشوری ها نیز ادامه داشته است.

نمایی از تپه ی باستانی اوروک معروف به زیگورات سفید

تصویر سه بعدی بازسازی شده ی معبد و زیگورات سفید اوروک

جانمایی تصور شده از زیگورات اوروک

   

پس از نخستین کاوش ها در شهر اوروک و پیدا شدن لوحه های باستانی نخستین گمانه زنی ها به خوانش تاریخ باستان آغاز شد. این لوحه ها به صورت تصویری بوده که می تواند اختصاص به فهرستی دفتر از نام ها و کالاها باشد. این سبک از نگارش تنها می تواند برای ایده های اساسی و اشیا عینی بکار برده شود و بیشتر جنبه ی ضبط و ثبت محاسبات را داشته است. برای نشان دادن اسامی افراد از روشی موسوم به Rebus استفاده می شده است، یعنی نمایش نام یک شی یا فرد با استفاده از تصاویری که آن آوا را ایجاد می کنند. برای درک بهتر این مساله باید به سرای روش معمای تصویری رفت که در قرون وسطی بسیار رایج بوده و یک نوعی از زبان رمزنگاری است، مثلا فکر کنید برای نمایش و نوشتن نام فامیلی سالمون از کشیدن سه ماهی سالمون کنار هم استفاده می شده است، یا مثلا در یک مورد پیچیده تر برای نمایش نام اسقف والتر لیارت Walter Lyhartاز نقش گوزنی دراز کشیده روی آب استفاده می کردند. مثال دیگر اینکه تصویر دست در سومری تنها برای نمایش دست بکار نمی رود و صدایش Su است.

 

نخستین تلاش بشر برای نوشتن ( محل کشف اوروک و محل نگهداری بریتیش میوزیوم)

ایجاد سمبل های آوایی کمک می کرد تا سومریان عناصر دستوری را با مکمل های آوایی نمایش دهند. لوگوگرام ها اغلب بجای چندن مفهوم بکار می روند و به این ساختار Polyphonyگفته می شود. در طی هزاره ی سوم خط نوشته ها بیشتر شکسته شدند و حالت انحنا در آنها کم و کمتر می شد و نگارش به خط میخی نزدیک تر می شد. در این بین بستر نگارش هم تغییر می کرد و بجای اینکه نگارش بر روی سنگ و یا چوب انجام شود، لوحه های گلی به روی کار آمدند و گوه هایی برای درج حروف استفاده شد. اکنون نگارش از چپ به راست انجام می شد و خط میخی توسعه ای سریع پیدا می کرد.

نمونه ای از پازل های ریباس مربوط به سال ۱۶۲۰ میلادی در آلمان

توسعه و انتشار خط میخی

       قبل از توسعه ی خط میخی توسط آکدی ها این خط توسط مهاجمان سامی در اواسط هزاره ی سوم پیش از میلاد پذیرفته شد، زبان و گویش اکدی بسیار متفاوت از نگارش آنهاست، پس آنها لوگوگرام های سومری را حفظ کردند و از ترکیب آنها برای بیان و نوشتن مفاهیم پیچیده تر استفاده کردند. نوع ابتدایی خط میخی سامی در میان رودان به نام خط میخی آکدی قدیم Old Akkadian نام دارد، این خط در زمان پادشاه نام آور آنها سارگن آکدی  ( فوت ۲۲۷۹ پیش از میلاد) رایج بوده است.

سومر، جنوبی ترین بخش کشور بود و روز به روز تراکم دولت شهر های خود را از دست میداد تا زمانی که توسط گودئا Gudea (۲۱۲۴ پیش از میلاد) فرمانروای لاگاش متحد شد. گوئدا، فرمانروایی اصلاح طلب بود و در زمان وی اقتصاد و برابری مردمان در سومر رشد یافت، وی لقب انسی که نشان از قدرت مینوی بود بخود داده بود. تا کنون ۲۶ مجسمه از این فروانروای محبوب در حفاری ها کشف شده است.

سیلندرهای گوئدا

  

همورابی پادشاه مقتدر بابل ( درگذشته ی ۱۷۵۰ پیش از میلاد) تمامی مردمان جنوب را متحد ساخت و بابل از آن زمان تبدیل به بزرگترین مرکز تاثیرگذار فرهنگ میان رودان شد. ششمین پادشاه بابل، توانست با اقتدار و دانش خود مردمان آن سرزمین را به اتحاد و یکپارچگی بی نظیری برساند و یکی از نخستین قانون های جهان را بنویسد.

این لوح در ابتدا به خط میخی قدیم بابلی نگارش شد و بعدها به خط میخی میانه و متاخر بابلی نیز نوشته شد. قانون حمورابی شامل ۲۸۲ قانون می‌شود و توسط باسوادها در ۱۲ روز نوشته شده‌است. بر خلاف قوانین اکدی، همانطور که گفته شد این قوانین به خط بابلی کهن نوشته شد که بر خلاف قوانین آکدی بود. به دلیل نمایش آن در معرض عموم، هر فرد باسوادی می توانست این قوانین را بخواند، کنده کاری های بالای ستون قانون همورابی نشان می دهد که همورابی می خواسته نشان دهد این قوانین از سمت مردوک خدای بابلی هاست.

کمی دورتر در شمال میان رودان تمدن آشوری ها در حال شکل گیری بود، دولت آشور در ابتدا زیر چتر بابلیان بود ولی به دلیل عدم حاصلخیزی سرزمینشان به جنگ آوری روی آوردند و پس از اتحاد بین سه شهر آشور، اربلا ( اربیل) و آراپخا ( کرکوک) ساسله ی پادشاهی آشور در ۱۴۲۰ پیش از میلاد شکل گرفت. خط میخی آشوریان بیشتر در مدارک تجاری آنها بعنوان استعمارگرانی پر آسیای صغیر مرکزی دیده می شد، لوحه های پیدا شده از منطقه ی کاپادوکیه نمایانگر این مساله است، دوره ی نو آشوری ، عصر توانمندی و اوج شکوه آنها بود و پیدا شدن کتابخانه ی آشوربانی پال این مساله قطعیت یافت.

 

کتابخانه ی آشور بانی پال

 

گسترش خط میخی در خارج مرزهای میان رودان در هزاره ی سوم قبل از میلاد صورت گرفت، زمانی که کشور ایلام همسایه ی شرقی میان رودان در تماس مستقیم با این تمدن قرار گرفت. نفوذ و توسعه ی خط میخی ایلامی تا هزاره ی نخست قبل میلاد ادامه داشت و به احتمال قوی با بوجود آمدن یک الگوی خارجی برای ایجاد خط میخی شبه الفبایی و ساده شده برای زبان پارسی باستان رشد آن متوقف شد. هوری های شمال بین النهرین و بخش های بالایی رود فرات در حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد خط میخی را اقتباس کردند و آنرا به هیتی های هند و اروپایی که در آن زمان به آسیای مرکزی حمله کرده بودند رساندند.

 

هوریانی ها Hurrians  مردم باستانی شمال میان رودان از کوه های زاگرس تا سوریه بودند، این قوم در هزاره ی سوم پیش از میلاد در این مناطق حضور پیدا کردند. اطلاعات بسیار کمی پیرامون آنها موجود است اما می توان آنها را بسیار تاثیر گذار بر تمدن کهن خاورمیانه دانست. تمدن هوری ها در هزاره ی سوم در منطقه ی آناتولی شرقی و در زیر سایه ی پادشاهی میتانی زندگی می کردند ولی هیچگاه امپراطوری مستقلی پیدا نکردند. این تمدن در قرن ۱۵ پیش از میلاد رقیبی جدی برای تمدن مصر و بابل شد. اکنون اثر و نشانه ای از زبان هوری ها وجود ندارد اما این زبان نه سامی بوده و نه شبیه زبان های هند و اروپایی بوده، بلکه چیزی شبیه زبان گرجی و قفقازی. اطلاعات بسیار مهمی از الواح خط میخی هتوشا ( خاتوشا) Hattusha  بدست آمده که تمدن هوریان را معرفی می کند.

 

اینجا شاید لازم است که کمی درباره ی اقوام میتانی صحبت کنیم، میتانی ها اقوامی بودند که با زبان هوری صحبت می کردند، با توجه به مدارک بدست آمده از این قوم که شامل نام ها ، دین و زبان این مردمان است، آنها گروهی از نخستین اقوام آریایی بوده اند که به فلات ایران و آناتولی وارد شده اند. در نامهای چهارگانه ی خدایان میتانی ما با میترا، ورونا، ایندرا و اشوین ها روبرو می شویم که در کتاب ریگ ودای سانسکریت دقیقا از این اسامی نام برده شده است.شاید این مساله روشن می کند که میتانی ها دین ودایی داشتند. مصری ها سرزمین های تحت سلطه ی میتانی ها را تهرین می نامیدند که از واژّ ی آکدی رود گرفته شده بود. در کاوش های اخیر سال ۲۰۱۷ در جنوب ترکیه در خرابه های یک معبد آثار آیینی و مهرهای استوانه ای میتانی پیدا شده که متعلق به ۱۷۶۰  تا ۱۶۱۰ پیش از میلاد است.حمله ی هیتی ها در قرن ۱۳ پیش از میلاد از سمت غرب و آشوری ها از جنوب به این امپراطوری پایان دارند و نهایتا این سرزمین بین آنها تقسیم شد. در هزاره ی دوم پیش از میلاد خط میخی به یک خط مهم برای ایجاد ارتباط بین المللی در سراسر خاورمیانه مبدل شده بود و حتی پس از سقوط پادشاهی آشور و بابلی ها در قرن های ۸ و ۷ پیش از میلاد، زمانی که آرامی زبان رایج شده بود، انواع خط میخی متاخر و اشوری و بابلی تقریبا تا زمان مسیح باقی ماندند.

 

دروازه ی اسفنیکس ها در شهر هتوشا

رمزگشایی خط میخی

بسیاری از فرهنگ هایی که از خط میخی استفاده می کردندنظیر هوریان، هیتی ها و اورارتویان یک به یک از صفحه ی روزگار محو شدند و منابع خطی آنها رو به فراموشی رقتند. از دلایل انحطاط این خط می توان پیشرفت پیروزمندانه ی خط فینیقی در بخش های غربی خاورمیانه و سرزمین های کلاسیک در اروپای مدیترانه دانست. خط میخی نمی توانست رقیب جدی این خط و سیستم نوشتار جدید باشد. ناپدید شدن خط میخی به قدری سریع اتفاق افتاد که یونانیان کلاسیک هم جز هرودوت که به این ممالک بسیار سفر کرده بود به کلی از این خط بی خبر بودند.

نمونه های زیادی اما پراکنده از کتیبه های پارسی توسط جهانگردان غربی در قرن ۱۷ میلادی گزارش شده است، اما نام خط میخی برای نخستین بار توسط انگلبرت کامپفر Engelbert Kampfer  به یک نمونه ی اکتشاف شده داده شد.

انگلبرت پزشک و طبیعی دان آلمانی سفرهایی به روسیه، ایران، هند و آسیای شرقی و ژاپن داشته، او در سال ۱۶۷۶ میلادی در ورشو محمد حسین باقرایلچی فرستاده ی دربار ایران را در ورشو ملاقات کرد، کامپفر به محض ورود به ایران و شهر اصفهان، شروغ به یادگیری فارسی و ترکی کرد علت این موضوع را می توان علاقه ی وی به دسترسی به منابع اصلی و دست اول دانست. پس از مدت ها به قصد خروج از ایران مسیر شیراز و تخت جمشید را پیش گرفت، در این بین بسیاری از آثار را هم نقاشی کرد، در سال ۱۷۱۲ میلادی او کتابی از مشاهدات خود از داراب و شیراز را به چاپ رسانید. کامپفر نخستین کسی بود که ایده ی آتشکده بودن کعبه ی زرتشت را مطرح کرد.

در قرن هجدهم نمونه های بیشتری از خط میهی به دروازه های اروپا رسید و چشمان بسیاری از محققین را به خود مشغول کرد، از جمله ی مهم ترین طرح ها می توان آثار کارستن نیبور Carsten Niebuhr جهانگرد، نقشه نگار و ریاضی دان آلمانی را نام برد. وی دقیق ترین نقشه ی خلیج فارس را که برای نخستین بار سه جزیره ی تنب کوچک ، بزرگ و ابوموسی ( گپ سبزو) را با مالکیت ایران نام برد. نسخه برداری هایش از کتیبه های میخی تخت جمشید را می توان نقطه ی عطفی در رمزگشایی خط میخی و تولد آشور شناسی دانست. رونویسی هایش در آینده، برای گئورگ فردریش گروتفند که نخستین رمزگشای خط میخی پارسی باستان بود بسیار مورد استفاده قرار گرفت. گوته شاعر فقید آلمانی برایش ارزش بسیاری قائل بود .

ادامه دارد...

 

 

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش