بوتیک موزه ها، بهشتی نوین برای ارتباط باستان شناسی و مردم

“آقا ببخشید تی شرت اینشوشیناک با رنگ مشکی رو دیگه نمیارید؟”

 این اسم شاید می توانست یکی از سخت ترین نامهایی باشد که اگر در یک کتاب درسی می آمد مبدل به کابوسی سخت برای بچه ها می شد.  اسمی با تلفظی سخت و دور از گویش و زندگی امروزه، ‌اما اکنون به سادگی برای این نوجوان قابل گفته شدن بود.

   اقتصاد،‌ جنبه ای مغفول در اغلب رشته های علوم انسانی در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای دیگر جهان است. بخشی گمشده که کاوشگری با نام باستان شناس به آن توجهی شایان نداشته و در عوض تنها در جنبه های خاص آکادمیک مرتبط با رشته اش مشغول شده است، موضوعی که گاهی فراموش می کنیم این قبیل رشته ها در زندگی روزمره و معاصر انسان و حتی خود این افراد چه نقشی بازی می کند؟

 باستان شناسی به گونه ای غیر قابل باور می تواند با زندگی روزمره ی انسانها خصوصا در جوامعی که دارای تاریخ کهن هستند، ارتباطی تنگاتنگ داشته باشد و حتی در قالب مدل های کسب و کار نوین و یا یک استارت آپ درآمدزا مطرح شود. این موضوع از طریق به اشتراک گذاری مفاهیم غنی باستان شناسی و تاریخ با دیگر رشته ها محقق خواهد شد. برای درک دقیق تر این ماجرا نباید تنها به موزه ها و نتایج اقتصادی حاصل از بازدید محوطه های باستانی که عمدتا بر مبنای بلیط فروشی هستند فکر کرد و در عوض بایستی مدل های نوین تر خلاقانه تر و مبدعانه را در خلق نمود.

بطور مثال باید به طراحی یک اکوسیستم منحصر به فرد مرکب از باستان شناسی، باستان شناس و علم بازاریابی و یا حتی اقتصاد فکر کرد. با داشتن این اکوسیستم هر محصولی تنها یک خروجی از اکوسیستم محسوب خواهد شد نه تمام اکوسیستم. امروزه رشته های مختلفی نظیر تاریخ، اسطوره شناسی و حتی باستان شناسی نیازمند طراحی این قبیل اکوسیستم ها برای حفظ حیات مجموعه های خود می باشند و دیگر بلیط فروشی و یا حتی بودجه های دولتی نمی تواند پاسخ گوی نیازهای خانواده بزرگ آنها باشد. بیایید تصور کنیم رشته ای جدید از باستان شناسی استخراج شود با نام کسب و کار مبتنی بر باستان شناسی ، مدلی پویا که به دانشجو و یا محقق باستان شناس، آینده ای قدرتمند فرای کارهای میدانی و تخصصی محض و یا آموزشی نوید می دهد.

ایده ی ذهنی بوتیک موزه ی آرکیوفشن برای من پس از همراهی در کاوش‌های تپه‌ی ازبکی و کنارصندل بعنوان یک غیر باستان شناس در سالهای دور شکل گرفت. از آن سالها به این سمت تغییری بسزا در معیشت باستان شناس  و یا رونق باستان شناسی در ایران را ندیدم و در این بین سنگ بنای این حرکت با تلفیق نگرش و علاقه ی من به تاریخ و باستان شناسی و مد توامان شکل گرفت. اکنون شاهد فراگیری کانسپت آرکیو فشن در شهرهای مختلف و یا کپی سازی آن در بین جوانان هستیم و این یعنی کانسپت آرکیوفشن می تواند به عنوان یک مدل پایدار در اقتصاد باستان شناسی به صورت جدی در نظر گرفته شود.

‌   اکنون برای من پس از نزدیک به ۱۸ ماه نبرد با شرایط متعدد که یکی از آنها دوران پاندمیک بوده زمان آن رسیده است تا برای نخستین بار از نحوه ی شکل گیری این پلت فرم صحبت کنم. ایده ی شکل گیری بوتیک موزه ی آرکیوفشن بر اساس کتابی با نام Concept in strategic management and business policy   نوشته ی توماس ویلن و دیوید هانگر شکل گرفت. تدریس این کتاب در دوره های آموزشی بازاریابی صنعت مد و مطالعه و پیگیری همیشگی من نسبت به موضوعات باستان شناسی باعث شد تا طرح اولیه ی بوتیک موزه ی آرکیوفشن در سال ۲۰۱۷ توسط من در یک کلاس درسی مطرح شود. طرحی که به زودی با استفاده از این مدل فوق العاده شکل و شمایل یک کسب و کار و در آینده اکوسیستم را به خود گرفت. ایده ی اولیه بر اساس یک سوال ساده شکل گرفت:

                    چگونه می توان تاریخ را از درون موزه ها به درون جامعه ی مدرن آورد و آنرا به بخشی از سبک زندگی مردم تبدیل کرد؟

پیچیده ترین مدل های تجاری و کسب و کار همیشه از یک سوال ساده منتج می شوند و سالها همراهی من با دنیای باستان شناسی و بررسی سبک زندگی باستان شناس و نیز همراهی طولانی مدت در بازار داخلی و خارجی مد خمیرمایه ی اولیه بوتیک موزه را شکل داد. در طی سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میلادی با سفر به کشور های زیادی مانند اسپانیا، پرتغال، آلمان، هلند و برخی کشورهای همسایه خلا و فاصله ی بین نیاز روز جوانان این سرزمین ها با تاریخشان را به خوبی و از نزدیک لمس کردم، علاقه ی جوان امروزی به مسایل باستان شناسی، موزه ها و مباحث گذشته در حداقل ممکن بود. ای مساله را می شد از نحوه ی پوشش و لایف استایل معاصر آنها به خوبی درک کرد. بعنوان مثال پس از اکران فیلم جوکر در سال ۲۰۱۹ میلادی شاهد تولید بسیار زیاد تی شرت هایی با طرح شخثیت خیالی جوکر در کشورهای مختلف من جمله ایران شدیم و حتی این مساله امسال در مورد شخصیت    Teddyنیز تکرار شد. چگونه شخصیت های خیالی جوکر و تدی به سرعت تبدیل به یک ترند شدند اما این مساله هرگز در مورد شخصیت های تاریخی و اسطوره ای مشاده نشده است؟

برای درک بهتر نحوه ی خلق مدل کسب و کار آرکیوفشن و بررسی مقبولیت و موفقیت این ایده نیاز به بررسی دقیق آن از نحوه ی شکل گیری آن در قالب Concept in strategic management and business policy خواهیم بود و نیز شناخت دقیق این مدل.

در سال ۲۰۰۵ کمپانی بسیار بزرگ GE استراتژی بسیار هوشمندانه و مبدعانه ای با نام Ecomagination را به بازارجهانی خود عرضه کرد ایده ای که در آن برای رسیدن به انرژی های پاک و پایدار و نیز حفظ منابع آب توجه شده بود. جفری ایملت در سال ۲۰۰۵ یا معرفی ایده ی بزرگ خود در کنفرانسی بین المللی اعلام داشت که کمپانی جنرال الکتریک قصد دارد تا بودجه بکار رفته برای بخش تحقیق و توسعه ی این شرکت بزرک در سال ۲۰۰۴ به مبلغ ۷۰۰ میلیون دلار را به ۵/۱ میلیارد دلار تا سال ۲۰۱۰ افزایش دهد و هدف آن رسیدن به اهدافی بود که گفته شد. کمپانی قصد داشت تا ۳۰ الی ۴۰ محصول مرتبط را تا آن تاریخ به بازار عرضه کند. ۱۸ ماه قبل از این سخنرانی کمپانی جنرال الکتریک مدیران خود را در سمیناری دو روزه با نام Dreaming sessions  دعوت کرده بود و از آنها خواسته بود تا به سوالاتی در مورد تصورشان از محصولات، نیازها و زندگی در سال ۲۰۱۵ پاسخ دهند. برا اساس این سمینار تیم طراحی استراتژی تصمیم گرفت که به سمت محصولات و تجارت  Green تغییر جهت دهد. اما برای اینکار به مدلی فکری و استراتژیک نیاز داشت. این راهکار و نوع طراحی استرانژی منجر شد که اکنون بعنوان یک پلت فرم طراحی استراتژی بسیار کاراست. ایده ی بوتیک موزه پس از تحقیق بازار بر اساس مشاهدات Observation و بررسی بیش از یکصد مطالعه ی میدانی در کشور های متعدد بر اساس ساختار یاد شده طراحی شد.

 نخستین مرحله از فرمول طراحی این پلت فرم  Environmental scanning  یا اسکن محیطی نام دارد که هدف آن جمع آوری اطلاعات متمرکز Gathering information است در دو بخش محیط بیرونی External با بررسی دو فاکتور فرصت ها Opportunities  و تهدیدها  Threats البته این سیستم را نبایستی با ماتریس  SWOT. اشتباه گرفت. در بخش دوم اطلاعاتی پیرامون فاکتورهای داخلی Internal بررسی می شود که شامل نقاط قوت Strengths و نقاط ضعف Weakness هاست. در بخش نخست فاکتورهایی که مورد بررسی قرار گرفت شامل Historical environment، Fashion Marketplace و Social environment  بود. البته به این مبحث آنالیز و امکان سنجی تولید را نیز بایستی افزود که در قالب Task environment  و Industry analysis  انجام شده است. در بررسی فاکتورهای داخلی و جمع آوری اطلاعات از این دست در مباحثی از قبیل ساختار   Structureو نهایتا زنجیره ی دستورها Chain of command و مباخث دیگری همچون فرهنگ در کشورهای مورد تحقیق و باورها اطلاعات لازم جمع آوری شد و نهایتا جمع آوری اطلاعات  Resourcesبسیار خارق العاده ی ایران در دو زمینه پژوهش های باستان شناسی و تاریخ و نیز مد در دو مجلد تهیه و جمع آوری شد که در نوع خود حرکتی بسیار نوین بود. اما هدف ما در این بین جمع آوری و مرتب نمودن اطلاعات مختلف برای رسیدن به یک ساختار بود و نیازمند ورود به مرحله ی بعد یعنی طراحی یک فرمول برای استراتژي مورد نظر برگرفته از مفاهیم جسته و گریخته و اطلاعات بیشماری بود که در دست داشتیم.

           نخستین بخش از این مرحله بخش پاسخگویی به این مساله بود که دلیل منطقی برای بودن بوتیک موزه ها چیست؟

در زیر به خلاصه ای از این دلایل اشاره می کنیم، گرچه برای ما هر روز این دلایل رو به افزایش است و همچون باستان شناسی که از لایه ای بیرونی به لایه های زیرین می رسد و همزمان به دنیایی جدید تر راه میابد، ما نیز هر لحظه با موضوعی جدید مواجه می شویم که به تکامل این پلت فرم کمک می کند.

• در ایران هر سال شاهد فارغ التحصیلی تعداد زیادی از دانش آموختگان این رشته و رشته های مرتبط هستیم که متاسفانه ظرفیت پذیرش این دانش آموختگان در موقعیت های شغلی مرتبط بسیار ناچیز است.
• عدم ورود توریست مناسب و متناسب به ایران به دلایل مختلفی اعم از تحریم، همه گیری کوید ۱۹ و دیگر مسایل اجتماعی و سیاسی و متعاقبا رونق نداشتن این صنعت در ایران.
• عدم توجه به محتوا در ساختار برندهای ایرانی و متعاقبا نا همگونی محتوای برندهای خارجی با مفاهیم شرقی ما.
• کاهش چشمگیر میزان بازدید از موزه ها در سالهای اخیر.
• عدم جذابیت موضوعات آکادمی تاریخ و باستان شناسی در بین مخاطب عام خصوصا نسل جوان.
• نوع گویش آکادمیک مباحث باستان شناسی و تاریخ و عدم اثر پذیری آن در بی مخاطب عام.

تمامی موارد فوق علل ایجابی شکل گیری کانسپت بوتیک موزه ه آرکیوفشن با نگرشی انحصاری به موضوع باستان شناسی و اسطوره شناسی و تاریخ در قالب یک برند خرده فروشی Retail  بین المللی شد.  درست از همین مبحث ابتدایی شعار این برند یعنی تاریخ در حرکت Moving History شکل گرفت. برای حل این مشکلات نیاز بود تا تاریخ در بین جامعه ی معاصر در محیطی بیرون از کتابخانه ها، کلاس های دانشگاهی و موزه ها و حتی سایت های تاریخی به حرکت در بیاید. ایده ی به حرکت در آوردن تاریخ نیاز به مدیومی داشت به نام مد، پدیده ای که در دنیای اقتصاد امروز به جایگاهی ویژه و درآمد زا برای بسیاری از کشورها مبدل شده است. این روزها بیشتر از محیط های تاریخی و موزه ها مردم علاقه مند حضور در مراکز خرید هستند، شاید این موضوع زیاد هم دور از ذهن تاریخ نیست! کمی که بهتر نگاه کنیم بیشتر محوطه های باستانی مرتبط به جایگاه هایی بوده اند که بشر دنیای کهن در آنجا گرد هم جمع می شدند و اکنون معابد دنیای باستان جای خود را به مراکز خرید داده اند. پرستشی متفاوت و خواسته هایی که بی شباهت به خواسته های باستانی انسان هوشمند ندارد. هدف ما به حرکت در آوردن تاریخ دنیای باستان و اسطوره ها اینبار با کمک مد این پدیده ی قرن بیست و یکم بود. تبدیل کمد لباس ها به کتابخانه ای از جنس پارچه ها.

دومین مرحله خلق فرمولاسیون استراتژی خلاق بوتیک موزه تدوین موضوعاتی بود که در زمان های مختلف نیاز به اجرا داشت و از آن به  Objectives ها یاد می کنیم. چه نتایجی بایست محقق شود و در چه زمانی؟ نخستین موضوع حیاتی که برند و اکوسیستم آرکیوفشن با آن روبرو بود، نخستین مواجهه ی آن با مردم عادی و دنیای آکادمیک باستان شناسی بود. همزمانی مقبولیت در این دو جامعه ی هدف یکی از پیچیده ترین مسایلی است که با آن همیشه روبرو هستیم. چگونه به زبانی مشترک بین محقق و دانشمند باستان شناس و یک خواهان مد و لباس برسیم؟

به همین دلیل ما حرکتی فرم شناسانه را برای خود انتخاب کردم بیش از هرچیز نگاه ما به مقوله ی هنر و تاریخ فرمالیستی است. در اندیشه ی فرمالیست این فرم ها هستند که اصالت اثر هنری را در بر می گیرند و مفاهیمی اعم از صاحب اثر و متن اثر در درجه ی اهمیت بعدی قرار می گیرند. در دنیای مد برندی با نام سوپردرای Superdry در سال ۲۰۰۳ میلادی با هدف تلفیق استایل پوشش امریکایی و گرافیک برگرفته از خط و مفاهیم ژاپنی برای نخستین بار تلفیقی از نوشته های ژاپنی بر روی لباس های خود را به بازار جهانی از انگلستان عرضه کرد که به زودی فرم خط ژاپنی بدون آنکه کسی از ترجمه ی متن چیزی بداند در بین جوانان رایج شد. نخستین حرکت ما در بوتیک موزه رسیدن به یک اندیشه ی فرم گرا در محصولات، دکوراسیون و قالب خرده فروشی بود و این مهم با خط میخی عیلامی امکان پذیر شد و نخستین اثر مجموعه برگرفته از نگاهی فرمالیستی از خط میخی شد. برای نخستین بار در قالب یکسری فروشگاه های حرفه ای در مراکز خرید بسیار معتبر ایران در کنار دیگر برندهای ایرانی و خارجی تیشرت های خط میخی آرکیوفشن جایگاهی خاص خود پیدا نمود. کم کم این نگاه فرمالیستی با رسیدن به تیراژ بیش از ۲۰۰۰ عدد از این تی شرت در بین مخاطبین خود تامل برانگیز شد و نخستین جرقه های به حرکت در آمدن تاریخ شکل گرفت. بوتیک موزه همانند یک محیطی فرهنگ محور در بین تعداد زیادی بنگاه لباس فروشی به پایگاهی برای تعریف تاریخ به شکلی بسیار سهل و لذت بخش تبدیل شد. استفاده از المان های تصویری بسیار مرتبط در دکور فروشگاه ها خصوصا تابلوهایی غول پیکر در فروشگاه باعث شد بسیاری از مخاطبین تبدیل به طرفداران پر و پا قرص تاریخ باستان شوند. اغلب مشتری های مراکز خرید به دلیل ذات این مراکز از نوع مشتریان Social Buyer هستند و پاساژ گردی پدیده ای رایج در این روزها به شمار می رود. ورود اینگونه مشتریان به فروشگاه در هرکدام از مراکز خریدی که در آن حضور داشتیم باعث شد تا اتفاقی کم نظیر در علم خرده فروشی رقم بخورد. چرخه حیات مشتری در زمان حضور در فروشگاه گاها به ۴۵ دقیقه افزایش پیدا کرده بود و این نشان از اهمیت و تاثیر گذاری محیط و موضوع بر ذهن مخاطب داشت. حال بیایید فکر کنید این فروشگاه توسط یک دانشجوی باستان شناسی و یا موزه داری اداره شود. موزه ای مجازی در دل یک مرکز خرید. این کانسپتی بود که آرکیوفشن را شکل داد و دلیل لزوم آن در جامعه ی مدرن امروزی است. یک آشتی پنهان و خاموش بین انسان ها و تاریخ باستان. تواتر بکار بردن واژگانی همچون بیستون، معبد آناهیتا، زیگورات چغازنبیل، اینشوشیناک، نقش رستم و یا حتی خود خط میخی زاید الوصف و غیر قابل شمارش است.

اما در قسمت بعدی ما نیاز داشتیم تا برای رسیدن به  Missions و Objevtive  های یاد شده به یک استراتژی خلاقانه متوصل شویم. استراتژیی برگرفته از نگاهی فرمالیستی به تاریخ و نیز در قالب یک اکوسیستم خرده فروشی Retail با این شرح بوتیک موزه های آرکیوفشن آغاز به کار کردند و هر فصل با نگاهی عمیق به یکی از دوره های تاریخ، محصولاتی مدرن همراه با کانسپت های متعددی را به جامعه عرضه می کنند. حال بایسته است به این حرکت نیز نام Archeomagination را اطلاق کرد.

در آینده این نوع تفکر اکوسیستمی جایگاهی وسیع تر پیدا خواهد کرد و یکی از ارکان حفظ تاریخ در بین آیندگان خواهد شد. نگاهی مدرن به تاریخ و ایجاد کاربردی روزانه در سبک زندگی جوامع. این مساله خون جدید در رگهای موزه ها و این رشته ها تزریق خواهد کرد و به زودی کمد لباس ها را به کتابخانه ای پارچه ای مبدل.

نگاهی به آینده‌ی اکوسیستم بوتیک موزه

شاید جذاب ترین و خلاق ترین مساله این روزها حدس و گمان برای چگونگی آینده خواهد بود، بسیاری از ایده های آینده از همین قسمت نشات خواهد گرفت. تا به حال به آینده ی تاریخ و رشته ی باستان شناسی و موزه داری و یا حتی اسطوره شناسی در ایران فکر کرده اید؟ بنا به خاصیت خلاق آرکیوفشن ما هر لحظه به آن فکر می کنیم.  زمانی که دیگر برای پذیرش و تحصیل در رشته ی باستان شناسی دیگر هیچ منطقی وجود نخواهد داشت و دنیا به سمت هوش مصنوعی پیشرفته و حتی دیگر ما از یک تمدن تنها برای یک جغرافیا به انحصار نمی توانیم یاد کنیم و موزه ها دیگر جایگاه سابق خود را نخواهند داشت. در آن زمان باز هم مد وجود خواهد داشت و نیاز اجتماعی و فردی پوشش برای انسان گرچه از طبقه ای به طبقه ی دیگر در هرم مازلو تغییر خانه می دهد اما از گردونه خارج نخواهد شد. آینده ی اکوسیستم آرکیوفشن بسیار برای رشته هایی مانند باستان شناسی، تاریخ اسطوره شناسی و حتی موزه داری روشن و وفادارانه خواهد بود، جایی که بخشی از حیات این رشته ها در این اکوسیستم قوت خواهد گرفت و بستری برای موزه های Virtual  در مراکز خرید خواهد شد. جایی برای لمس واقعیت و تخیل و اکوسیستمی درآمدزا برای این رشته‌ها.

ارتباط موثر اکوسیستم آرکیوفشن با نمایش دوباره و متفاوت بسیاری از آثار تاریخی و باستانی دیده نشده یا کمتر دیده شده را می توان در لحظه ی تبدیل این آثار به یک محصول مشاهده کرد. غالبا برای تهیه ی یک محصول در قالب مد آنطور که در آرکیوفشن مشاهده می شود بر اساس یک داستان و یک دوره ی تاریخی به خصوص ساعت ها مطالعه و تحقیق صورت می گیرد و نتایج آن ابتدا در قالب داستانواره هایی ساده و کتابچه هایی الکترونیکی در آمده و نهایتا تیم طراحی آرکیوفشن با مدرن سازی این طرح ها گرافیک هایی دیده نشده از این آثار خلق می کنند. بسیاری از آثار آرکیوفشن پس از طی یک دوره ی حضور در فروشگاهها در بازارهای NFT  مجددا نمایش داده و به فروش می رسند. برای شناخت بیشتر این موضوع پیدایش چند طرح را با شما در میان میگذاریم.

اینشوشیناک Inshushinak

 نخستین فصل آرکیوفشن را با توجه به علاقه ی فردی خالق برند به بررسی آثاری از دوران عیلامی ها اختصاص داده شد. نام این فصل برخلاف ایده ی رایج بن برندهای مختلف که متاثر از نام فصل هاست، سر آغاز نامیده شد. بررسی تاریخ و تمدن عیلام بدون سفر به خوزستان و تاملی بر شهر افسانه ای دوراونتاش غیرممکن است. در ابتدای مسیر با بررسی بسیاری از آثار معماری و مهرهای عیلامی نهایتا به خلق دو طرح برگرفته از مجسمه ای متعلق به اینشوشیناک خدای افسانه‌ای زیگورات چغازنبیل که اکنون در موزه ی لوور نگداری می شود و مهری عیلامی آکدی متعلق به مجموعه ی فروغی یافته شده در منطقه شهداد است. در پی جستجو در بین مهرهای عیلامی با دیدن این مهر نخستین بارقه در نوعی بازسازی و طراحی مجدد این طرح در قالبی نو برای ما شکا گرفت. پیامی از هنرمند عیلامی در ۲۲۰۰ ق م که اکنون پس از قرن ها به شیوه ای نو بجای نقشی بر گل، نقشی بر پنبه شد. اینگونه تاریخ به حرکت درآمد و ما شاهد فروش بیش از ۲۰۰۰ نسخه از این اثر در رنگ های مختلف بودیم. از نکات مهم بکاررفته شده در معرفی محصولات آرکیوفشن می توان داستان پردازی طرح ها را خاطرنشان شد. این روش نوعی بازگویی و خوانش داستان های اساطیری است که در بوتیک موزه رخ می دهد. در این فروشگاه، نقش فروشنده به یک راهنما تبدیل می شود و مسیر خرید مشتری به نوعی سفر در زمان، درست در همین نقطه است که بوتیک موزه ترکیبی همگن از تاریخ، مد، هنر و موزه می شود. تمامی محصولات دارای یک دفترچه ی الکترونیکی بوده که داستان طرح را با زبانی ساده و دلچسب برای مشتریان واگویی می کند.

سوار آریزانت مادی Arizant

یکی از کتاب های محبوب من زمانی که به باستان شاسی علاقه مند شدم، تاریخ ماد اثر نویسنده و پژوهشگر شهیر روس ا.‌‌ م. دیاکونوف بود که به معرفی مبسوط تمدن ماد پرداخته بود. در صفحه ی ۱۴۵ ترجمه ی این کتاب نقش یک سوار مادی بر گرفته از مهری استوانه ای متعلق به قرن هفتم و ششم قبل از میلاد دیده می شد. این اثر در موزه ی بریتانیا British museum باشماره ی اثر ۸۹۰۰۹ نگهداری می شود. شاید برای نخستین بار در دنیای مد این نقش دوباره استفاده و نهایتا بازآفرینی شد.یکی از مهمترین موارد در مورد این طرح استفاده ی اولیه از آن بعنوان نمایه ی برند آرکیوفشن بود. تواتر استفاده از این نقش در دکوراسیون، بسته های محصولات و نیز گلدوزی این طرح در جابجای محصولات آرکیوفشن موجب شد این محصول به یکی از آیکون های اصلی این برند مبدل شود. در تصویر سازی جدیدی از این نمایه برداشتی آزاد از این مهر صورت گرفته است که شاید بتوان برداشتی مدرن از این طرح با قدمت در نظر گرفته شود. یکی از مهم ترین چالش های آرکیوفشن در ابتداری کار قرابت این تصویر با نمایه ی برند بسیار معروف پولو POLO بود که در بین ایرانیان جایگاهی ویژه دارد، تا جاییکه میزان تولید محصولات غیر اصل این برند یکی از پر فروش ترین کالاها در بازار ایران است. نخستین مواجهه ی مشتریان آرکیوفشن با این نمایه به دیالوگی تاثیرگذار برای آنها مبدل می شد و آن داستان گویی در مورد تمدن مادها، سوار آریزانت و این نقش بود. بعدها این مهم مبدل به یکی از قوی ترین ابزارها در برند آرکیوفشن شد. لازم به ذکر است نمایه ی برند پولو برگرفته از تصویر سوارکاری است که در حال بازی چوگان است و این نقش متعلق به تیم ملی چوگان امریکاست.

نبرد تیامات و مردوک

در اصل و ساختار این برند مرزی وجود ندارد و به تاریخ به مثابه ی تاریخ و فرم نگاه می کند پس اگر اکوسیستمی کارا در ایران باشد برای دیگر کشورها و تمدن ها نیز قابل انتشار و توسعه است. به همین دلیل در بین مجموعه آثار ایرانی برخی از آثار برجسته ی دیگر دنیای پیرامون را به کالبدی از جنس پنبه آورده ایم که از آنجمله نقش زیبایی از نبرد مردوک و تیامات از تمدن بابل باستان است. نقشی برگرفته از معبد کوچکی به نام نیمرود در بابل که اکنون این قطعه در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود. این نخستین طرح فرامرزی آرکیوفشن بود که با استقبال خوب مخاطبین خود در عراق مواجه شد به نحوی که اکنون پس از انتشار مجموعه ی هخامنشیان مصر و نیز مجموعه ی خورساباد ۲.۴٪ ، مخاطبین شبکه های اجتماعی ما دارای حدود ۳۱۴ نفر از کشور عراق و نیز ۱۵۸ نفر از کشور مصر شده اند. این مساله نشان می دهد ظریب نفوذ این برند در دیگر کشورها به شدت بالا است.

آرکیوفشن و کودکان

از ابتدای فعالیت های آرکیوفشن همیشه موجی از تقاضای خانواده های ایرانی برای محصولات مشابه برای کودکان دیده می شد و همین مساله موجب شد تا بخشی از فعالیت های تحقیق و توسعه و نهایتا تولید محصولات جدید با این هدف شکل گیرد. نخستین مرحله از این مسیر، تغییر محتوای گرافیکی معمول برند به سمت طرح هایی کودکانه بود، اینبار با رنگ و لعابی دوست داشتنی برای بچه ها و تبدیل تمامی داستان ها به شیوه ای نوین و بسیار جذاب تا کودکان به آنها گرایش داشته باشند. طرحی برای جایگزینی اسطوره های هالیودی و باستانی. این مسیر با تولید دیگر اقلامی که زمینه ی فکری و حسی را در کودکان ایجاد کند پیشرفت و مدرن ترین تکنولوژی ها را در این زمینه پیش گرفته ایم. شاید برایتان جالب باشد که نخستین مجموعه بازی محبوب لگو LEGO پس از ماهها تحقیق و طراحی به زودی برای کودکانمان در دسترس می باشد. این مجموعه با شخصیت های اناهیتا، اینشوشیناک، شاپور اول و تعداد دیگری از شخصیت های تاریخی در حال ساخت است. نگاهی دقیق و نوین به خواسته های امروز سرمنشا تمام خلاقیت های تیم آرکیوفشن است.

آرکیوفشن و نوروساینس

آرکیوفشن و دنیای رمز ارز ها و NFT

جمع بندی

آرکیوفشن گرچه مجموعه ای نوپا به شمار می رود و در دو دریای باستان شناسی و مد غوطه ور است، با استفاده از مدل های بسیار تخصصی و بهره مندی از تیم های تحقیق و توسعه